در ایران، طوایف لر و بختیاری که در دهه 1930 توسط رضا شاه به اجبار بی تحرک بودند، فرش ابریشم طبیعی بسیار هندسی با مضامین حیوانی به شکل گلیم، سومک یا قالیچههای ایرانی با گرههای متقارن میسازند.
نام عمومی «فرش های بختیاری» (یا «بختیار ››) اکنون به تولیدات اقوام ترک (مخلوط با اقلیت های فارس و ارمنی) از منطقه چاهات محل اشاره دارد.
همسایگان نزدیک آنها، کردهای ایران، که تا حدی ساکن هستند (به ویژه در دو مرکز اصلی تولید سنه و بیدجار)، با توجه به قبایل، کارنامه متفاوتی دارند.
بنابراین سنه های قدیمی از شکل شش ضلعی استفاده می کنند و نقوش هراتیس را با نخل و برگ های رنگی ضرب می کنند.
نیمه عشایری، «شاشوان» شمال غربی که ترک زبان هستند، فرش های ایرانی به نام «گلیم» تولید می کنند که بسیار زیباتر است. آنها به دلیل کیفیت “خورجینی” خود مشهور هستند.
عشایر بختیاری با ترکیب گره، گلیم و سومک، قالیچه و قالیچه باغی می سازند. قبایل بلوچ جنوب شرقی و ترکمنها که در آسیای مرکزی نیز یافت میشوند، صنایع دستی معروف و تزئینات بسیار متنوعی دارند.
فرش ابریشم طبیعی بلوچی بهاصطلاح «قدیم» یا «نو» یا «بلوچی» (دو طایفهی عشایر ترکمن که در شرق خراسان این صنعت را انجام میدهند) عناصری از الهامات ترکمنی (قهوهای، قرمز و آبی تیره، شش ضلعی، لوزیها) را ترکیب میکند.
و سایر اشکال هندسی) با مضامین طبیعی و گلی الهام گرفته از فارسی. اقوام پارس در منطقه شیراز چندین نوع قالی ایرانی تولید می کنند که هر کدام مشخصه یک کنفدراسیون است.
کشگای های رنگارنگ بسیار مورد توجه بازرگانان هستند. افشارهای روستایی تر که از پشم و پنبه با هم و گره های ترکی و ایرانی استفاده می کنند، شاید به دلیل تزئینات با اشکال هندسی نسبتاً ظریف تر نسبت به سبک های دیگر، کیفیت پایین تری دارند.
خمسهها قبایلی عربتبار هستند که فرشهای ایرانیشان با گرههای نسبتاً بزرگ، غالباً حاوی انبوهی از پرندههای کوچک طرحدار یا نقش انار است.
«تاریخ ابریشم از چندین قاره عبور می کند، اما تاریخ فرش ابریشم از آسیا، از چین تا ترکیه می گذرد.
ساخت فرش ابریشم پرتقاضاترین رشته در صنعت فرش محسوب می شود.